جدول جو
جدول جو

معنی علی میرزا - جستجوی لغت در جدول جو

علی میرزا
(عَ)
سلطان علی میرزا، ابن سلطان محمودمیرزا. وی از شاهزادگان تیموری و مادر او زهره بیگی آغا از قوم ازبک بود. علی میرزا بر سمرقند و بخارا سلطنت میکرد. در سال 905 هجری قمری که محمدخان شیبانی قصد تسخیر سمرقند و بخارا را کرده بود مدتها آن ولایات را محاصره کرد ولی سودی نبخشید. تا زهره بیگی آغا مادر سلطان علی میرزا، به طمع اینکه محمدخان شیبانی او را به زنی بگیرد، بر طبق قراری که مخفیانه با محمدخان گذاشته بود شروع به اغوای سلطانعلی و تشویق او به تسلیم در مقابل محمدخان کرد. از سوی دیگر خواجه قطب الدین یحیی با این امر سخت به مخالفت برخاست ولی سرانجام بر اثر وسوسۀ زهره بیگی آغا، در یکی از روزهای جمعه که قطب الدین یحیی و دیگر بزرگان در مسجد جامع به نماز مشغول بودند، سلطان علی میرزا با گروهی از خواص خود از دروازۀ چهارراهۀ سمرقند به نزد محمدخان شیبانی رفت و به او پناه برد. و خواجه قطب الدین هنگامی که بر این امر آگاه شد مردم را به مقاومت در برابر سپاه محمدخان دعوت کرد اما چون کسی به دعوت او پاسخ نداد، خود نیز بدان سپاه ملحق شد. و محمدخان پس از اینکه بر ملک سمرقند مسلط گشت و ولایات اطراف آن را نیز تسخیر کرد، برای اینکه خیال خود را از وجود برخی از اشخاص که احتمال مخالفت آنها میرفت آسوده سازد آنها را به قتل رسانید که ازآن جمله سلطانعلی میرزا بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 98 و 232 و 276- 279) (دستورالوزراء ص 340)
سلطان علی میرزا، وی از مقربان شاه اسماعیل صفوی بود و در سال 920 هجری قمری در جنگی که بین شاه اسماعیل و سلطان سلیم درگرفت به قتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 547 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ نَ ظَ رُ عِ رَ)
دهی است از دهستان خاوه بخش دلفان، شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و توتون و لبنیات است. ساکنان این ده از طایفۀ خاوه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ایلی است دارای یکصد خانوار و در ولایت سرخس در سرحد ایران وروس سکونت دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 185)
تیره ای است از ایل ’باصری’ و آن از ایلات خمسۀ فارس است. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
یکی از پسران شاه عباس اول است که به سال 1020 بفرمان پدر بقتل رسید. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان میربیگ، بخش دلفان، شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات و توتون و لبنیات است. ساکنان این ده از طایفۀ خاوه هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مِ عَ)
پسر واجد علی شاه، پادشاه اخیر لکهنو (هندوستان). وی در سنۀ 1856 میلادی مجبوراً در معیت جدۀ خویش بانو دواکر که نائبهالسلطنه بود به انگلستان رفت
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب، واقع در 9هزارگزی شمال سراب با 320 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
پارسی است بنگرید به امیر عنوان احترام آمیز لله: محمد خان شرف الدین اغلی تکلو لله میرزا و امیر الامرا گردید
فرهنگ لغت هوشیار